روز اول بخش جدیدم هست؛ بیماری های داخلی. آخر هفته ای شیفت بودم و از خستگی شب زود خوابم برد.ساعت ۱۲ بیدار شدم و تا الان که سه و نیم صبح هست بیدارم. قلب را تازه تمام کردم، کلی چیز یاد گرفتم اما به خاطر ساختار rotation فرصت کافی نبود تا بیشتر استفاده ببرم. این روزها سرم اینقدر شلوغ است که وقت خیلی کمی را با همسر و پسرک می گذرانم. هر روز دوازده ساعت بیمارستان هستم و به سختی همه ی کارها را سر موقع تحویل می دهم. بروم یک ساعتی بخوابم تا روز اول هفته را خسته شروع نکنم.