سلام به همگی. این روزها بیشتر درگیر کار جدید هستم. با اینکه نیمه وقت هست ولی وقت زیادی از من می گیرد و خیلی هم خسته ام می کند. این همه فعالیت بعد مدتها بیکاری معلوم است دیگر فشار می آورد. پر از حرفم ولی حرفم نمی آید. اوضاع خدا رو شکر خوب است و سیر زندگی رو به جلو است. من هر روز تلاشم بیشتر می شود و برنامه ریزی هایم جدی تر. یک دوست خوب هم دارم به اسم مارگارت که خیلی خیلی هوایم را دارد. چند وقت پیش ما را به خانه شان دعوت کردند. زن و شوهری  خوش مشرب و دوست داشتنی سرشار از حس خوب و انرژی مثبت. شاید بعدها بیشتر در مورد مارگارت و اثر مثبتی که بر روحیه ام دارد بنویسم. می دانم بیشترتان مشغول خانه تکانی هستید. من که می خواهم مهمانی سال نو بگیرم و از الان هم مارگارت و همسرش را دعوت کرده ام! می خواهم هفت سین بچینم و از نوروز برایشان بگویم. باشد که رستگار شویم. آمین!