این روزها سرم خیلی شلوغ است، امتحانها یکی از پی دیگری، بیماری پسرک و کارورزی بیمارستان، همه و همه باعث شده حتی فرصت سر خاراندن نداشته باشم. پسرک تازه داشت وزن می گرفت که ویروس گوارشی آمد سراغش و گلاب به رویتان هرچه داشت و نداشت را یا بالا می آورد یا دفع می کرد. این دفعه بیمارستان نبردمش و در خانه با پدیالایت (همان او ار اس خودمان) و ماست و موز درمانی مدیریتش کردم. دفعه قبل تنها سرم بهش زدند و دو روز بستریش کردند و بچه خیلی اذیت شد. آن هم پسرک که فوق العاده فعال و کنجکاو بود و ثابت نگه داشتنش روی تخت کار غیر ممکنی بود. من و پدرش همه کارهایمان را تعطیل کردیم و به جرات می توانم بگویم بیشتر وقتمان به لباس عوض کردن و شست و شوی پسرک گذشت. سه روز فوق العاده سخت اما خدا رو شکر پسرک ویروس را دفع کرد و حالش بهتر شد. حالا در دوره ی نقاهت بعد از بیماری پسرک اشتهایش فوق العاده زیاد شده و به نظرم واکنش بدنش طبیعی است کلی لاغر شده و حالا دارد جبران می کند. بچه ها به نسیمی بند هستند همانطور که راحت لاغر می شوند همانطور هم سریع وزن می گیرند. پسرک در دوره ای است که کنجکاوی فیزیکیش اوج گرفته، همه چیز را باید لمس کند تا از ماهیتشان سر در بیاورد.به گمانم علت مریضیش هم همین دست آلوده بوده. با خودمان که باشد حواسمان هست اما مهد کودک را متاسفانه کنترل نداریم. هوا که گرمتر شده چندباری پارک بردیمش و سرگرمی اش قدم زدن روی چمنها و کندن چمنها و بازی کردن با برگهاست. حالا خرید که می رویم یک نفر باید مسئول دویدن دنبال پسرک باشد، یک لحظه بند نمی شود از این راهرو به آن راهرو می دود و به حال خودش بگذارند کل قفسه ها را پایین می آورد. به پدرش می گویم هنوز چهارده ماهش است اینطور باید دنبالش بدویم خدا کمکمان کند وقتی بزرگتر شود.خدا حفظت کند پسر کوچولوی پر انرژی مامان!

نظرات 3 + ارسال نظر
بیضا سه‌شنبه 17 اسفند 1400 ساعت 15:22

سلام صحرا جون خداوند پسر عزیزت رو برات حفظ کنه. خدارو شکر که بهتره.

ممنونم بیضای عزیز، خدا رو شکر

الی دوشنبه 16 اسفند 1400 ساعت 23:48 https://elimehr.blogsky.com/

ای جان خدا حفظش کنه، خداروشکر که بهتر شد

ممنونم الی جان

ترانه دوشنبه 16 اسفند 1400 ساعت 16:16

خداروشکر که بهتره پسرک

ممنونم ترانه جان، آره بهتره خدا رو شکر

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد