بالاخره توانستم تولد پسرک رو با سه روز تاخیر بگیرم. مهمان دعوت نکردیم به خاطر اومیکرون اما خانه را تزیین کردم با تم 1st birthday که به نظر همه ی آنهایی که پرسیدم قشنگ و چشم نواز شده بود. پسرک دو چیز تولدش را خیلی دوست داشت: یکی بادکنکها که مدام بهشان چنگ می انداخت و دیگری کادوهای تولدش. دوستم برد و خانمش یک لامای چوبی موزیکال برایش فرستادند و خودمان هم یک چهارچرخه ی چوبی برایش گرفتیم و یک عروسک ببری نارنجی. هنوز که هنوز است با عروسکهای حیوانات ارتباط برقرار نمی کند و به طرز جالبی نادیده شان می گیرد. با ورژن کوچک حیوانات و عکسشان در کتابهایش مشکلی ندارد و کلی هم سرگرم می شود اما انگار عروسکهای بزرگتر می ترساندش. ما هم تصمیم گرفتیم خیلی اصرار نکنیم و بگذاریم بزرگتر شود و در قالب قصه بعدها دوباره معرفیشان کنیم. پسرک یکساله من جنب و جوشش آنقدر زیاد شده که گاهی از شدت خستگی می آید کنار من یا پدرش چند ثانیه توقف می کند نفس تازه می کند و دوباره راه می افتد. انرژی این موجود  دوپای کوچولوی بامزه بی نهایت است. یک سالگی ات مبارک پسر نازنینم.
نظرات 2 + ارسال نظر
نسترن سه‌شنبه 28 دی 1400 ساعت 00:13 http://second-house.blogfa.com/

تولدش مبااارک خدا حفظش کنه

ممنونم نسترن جان

ترنج چهارشنبه 22 دی 1400 ساعت 00:44 http://khoor-shid.blogsky.com

مبارک باشه تولد پسرک. زیر سایه پدر و مادرش همیشه شاد و سالم باشه الهی.

ممنونم ترنج عزیزم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد