من معمولا شب زود خوابم می برد و بعد از نیمه شب بیدار می شوم و مدتی طول می کشد تا دوباره خوابم ببرد و معمولا این زمانی است که روزانه نویسی می کنم مثل همین حالا. دیروز دانشگاه رفتم. یکی از همکلاسیهای پسرم تازگی پدر شده. دختر کوچولویش ۶ هفته زودتر از موعد متولد شده و سرش حسابی شلوغ است. سن و سالی هم ندارد، ۲۴ سالش است و پارسال ازدواج کرده و کاتولیک هستند. معمولا خانواده های مذهبی اینجا در سنین پایین ازدواج می کنند و خیلی زود بچه دار می شوند و معمولا بیشتر از دو بچه هدفشان است. این را از مشاهدات اطرافیانم می گویم. مثلا یکی از دوستان سال بالایی ام که خودش و شوهرش توی سن و سال ۲۴، ۲۵ هستند، بچه ی اولش را سال اول دانشگاه به دنیا آورد و حالا حامله است و دومی زمان فارغ التحصیلیش به دنیا می آید. خیلی از همکلاسیهای آمریکایی نسبتا مذهبی من در همین سن و سال عروسی گرفته اند، حداقل ۴ موردش را می توانم الان به خاطر بیاورم. اینها معمولا از خانواده های privileged هستند به این معنا که از وضعیت خانوادگی مرفهی برخوردارند و از حمایت کامل خانواده شان چه مالی و چه غیرمالی برخوردارند. شاید هم فرهنگ تگزاس اینطور است، تگزاس از ایالتهای محافظه کار به حساب می آید و فرماندارش همین اواخر سرسختترین قانون برای سقط جنین را گذاشت که بعد از ۶ هفتگی سقط جنین غیرقانونی محسوب می شود و هر کسی که در روال این قضیه همکاری کند حتی راننده ای که خانم حامله را به کلینیک برساند می تواند مورد تعقیب قانونی قرار بگیرد. کلی مخالفت شد با این قانون و تا جایی که می دانم همچنان یکی در میان دادگاههای مختلف حکم به تایید و ردش می دهند. جدیدا هم فکر کنم فرماندار یک قانون سرسختانه ی دیگر گذاشته برای اینکه شرکتها نمی توانند کارمندانشان را وادار به زدن واکسن کرونا بکنند. همچنین او از آنهایی بود که ماسک زدن اجباری را ممنوع کرده بود و قاضی شهر ما مدام دستور او را لغو می کرد و دست آخر هم اینطوری شد که در ادارات مرتبط با شهر پوشیدن ماسک اجباری است اما بقیه اماکن بستگی به قانون داخلی هر شرکت دارد. مثلا من مهد کودک پسرک می روم چون مهدکودکهای عمومی تحت نظر شهرداری است ماسک اجباری است اما والمارت می روم اختیاری است، من و همسر که همه ی محیطهای سربسته ماسک می زنیم بس که قوانین متغیر است و البته برای سلامتی خودمان و دیگران. من البته دز سوم واکسن را هم زده ام اما خوب پسرک واکسینه نیست و من که سروکارم با بیمارستان و مریض است باید برای جلوگیری از انتقال انواع بیماریها ماسک بزنم. خلاصه این که زندگی در ایالتهای محاففظه کار و جمهوری خواه ماجراهای خودش را دارد.
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد