امروز جلسه ی آنلاین داریم به مدت 6 ساعت درمورد diversity and inclusion  در حیطه ی درمان و سلامت و اینکه چطور پرسنل درمان با همکاری همدیگر این موضوع را نهادینه کنند.  سخنرانی که دعوت کردند یک دکتر آفریقایی است که به همراه خانواده اش که همگی پزشک بوده اند از نیجریه به آمریکا مهاجرت کرده است. کلی مدرک و عنوان شغلی دارد.زمان رزیدنسی اش تصادف کرده و الان ویلچرنشین است. در این جلسه حدود هزار و پانصد دانشجو شرکت کرده اند از دانشکده های مختلف مثل پزشکی، دارو، پرستاری، فیزیوتراپی، گفتار درمانی، بهداشت عمومی، پژوهش و غیره. بعضی شان سوالهای خیلی خوبی مطرح کردند در مورد برابری و مساوات و افرادی که برایشان منابع و حمایت از قبل فراهم شده توسط خانواده و جامعه در مقایسه با اقلیتهای نژادی، افرادی که از خانواده های فقیر آمده اند و عموما کسانی که به هر دلیل نقطه شروعشان با بقیه فرق می کند. فعلا که خوب پیش رفته اما شش ساعت خیلی زیاد است!

پی نوشت: بعد از ظهر جلسه حالت گفتگوی تیمی داشت. اینطوری بود که یک سری ویدئوهای کوتاه از برخورد کادر درمان با بیمار نمایش دادند و بعد از هر ویدئو گروه در مورد آن بحث کردند. یکی از ویدئوها در مورد خانم مسلمانی بود که برای ویزیت بعد از جراحی اش آمده بود و وقتی دکتر آقا آمد معاینه اش کند اعتراض کرد و  گفت دکتر خودش که خانم است را می خواهد و علت انتخاب آن دکتر هم خانم بودنش بوده است و نمی خواهد یک آقا بهش دست بزند. دکتر آقا بدون اینکه هیچ درک و فهمی نشان دهد شانه اش را بالا انداخت و گفت که می رود ببیند دکتر فلانی آمده یا نه. توی گروه اکثریت آمریکایی های سفید بودند به علاوه من، یک دانشجوی آفریقایی و یک دانشجوی پزشکی ایرانی. اینها را می گویم که بدانید خیلی ها توی گروه در جریان این داستانهای محرم و نامحرم و اینها نبودند. دانشجوی ایرانی تریبون را به دست گرفت و خیلی مصمم گفت به نظرش این ویدئو تصویر درستی از مسلمانها نشان نمی دهد و صحیح نیست چون او اهل ایران است و ایران یک کشور مسلمان است و اصلا اشکالی ندارد پیش دکتر مرد بروند و این ویدئو اشتباه است. این حرف را که زد من جا خوردم و بلافاصله بعد از این که صحبتش تمام شد گفتم فکر نمی کنم همه ی مسلمانها به یک روش عمل کنند. مثلا من خودم مسلمان هستم و آنچه من می دانم این است که تا وقتی دکتر زن هست برای اعمالی که نیاز به لمس داشته باشد دکتر مرد جایز نیست. اما در کل خیلی ها هم دکتر خانم را ترجیح می دهند. بعدش خودم را مثال زدم که برای عمل جراحیم درخواست کردم هیچ پرسنل مردی نباشد و بیمارستان هم درخواستم را قبول کرد. در کل ناراحتیم به این خاطر بود که این شخص تجربه ی شخصیش را به یک میلیارد مسلمان تعمیم داده و دارد در میان جمعی صحبت می کند که هیچ ایده ای از عقاید مسلمانها ندارند و در واقع دارد بهشان آموزش می دهد. کمی لحن جوابم تند بود خودم متوجه شدم و سعی کردم کنترلش کنم اما در کل این طور اظهار نظر کردنها برایم آزاردهنده است. خلاصه این هم از روز جمعه ی من. 

نظرات 2 + ارسال نظر
ترانه شنبه 15 آبان 1400 ساعت 05:03

منهم فکر می کنم عمومیت دادن درست نیست. مثلا میتونست
بگه که بعضی از زنهای مسلمان روی این مساله حساس هستند و کلا باید توی این مورد یا هر مورد دیگه ای به حساسیتها و خواسته های شخصی بیمار تا اونجایی که میشه توجه کرد. ا

موافقم ترانه جان

مریم شنبه 15 آبان 1400 ساعت 00:46

صحرا جون این که خوبه پیج یه خانوم ایرانی تو امریکا رو دیدم که وقتی یه زن امریکایی میگه زنهای مسلمون از ترس شوهرشون حجاب دارن و چطوری حجابو تحمل میکنن بعد این خانوم میگه عادت کردن مث زندانی ها نمیگه بسیاری از زنان مسلمان اعتقادشون حجابهاز ترس شوهرشون هم نیست اگرچه که اجباری بودن حجاب درست نیست ولی اینکه یه خانوم اینارو بگه جای تاسف داره

دفیقا مریم جان. متاسفانه تجربه شخصی آدمها میتونه عاملی باشه برای این طور اظهار نظرها. چیزی که بیشتر حتی منو آزار داد این بود که ما توی کنفرانسی بودیم که قرار بود یاد بگیریم جمع بستن، استریوتایپ کردن، پیش داوری و این چیزا خوب نیست و باید خودمونو اصلاح کنیم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد