بلک فرایدی بهانه ای شد تا بالاخره صندلی ماشین و کالسکه ی بچه را بخرم. انواع مدلها توی بازار بود و از یک کیفیتی به بعد قیمتها بالای پانصد دلار بود. کیفیت صندلی ماشین برایم مهمتر بود خصوصا ایمنی اش و نهایت برند chicco گرفتم که توی همه ی رده بندیها اول بود. حدود صد دلار هم تخفیف خورده بود. کالسکه را هم یک مدل متوسط از خودشان گرفتم و پرونده را بستم‌. برای یک دسته ی قابل تنظیم یا یک آفتابگیر و چیزهای خیلی کوچک مدل را گرانتر می کنند در حالی که به قول همسر جان نهایت چرخهای کالسکه است که باید خوب باشد و بقیه اش به طول عمر وسیله کمکی نمی کند. وسایل حمام بچه را هم گرفتم و یک سری خرده ریز دیگر مانده که باید به فکر باشم اما خوب الان خیالم راحتتر است. مایع لباسشویی مخصوص لباس بچه هنوز نگرفته ام لباسهای نوزادیش را میخواهم بشویم، دیگر وقتش است کم‌کم کیف روز بیمارستان را آماده کنم. برای خودم هم یک سری لباس و وسایل خریدم که آنها را هم تا یک دور به آب نزنم دلم راضی نمی شود استفاده شان کنم. بین من و سه هفته ی طولانی امتحانهای پایان ترم، دو روز باقی مانده است. این هفته که می آید کلاسهایمان تمام می شود و بعد امتحان پشت سر امتحان تا هجدهم دسامبر. 

شرایطی پیش آمده که خانه را تا پایان دسامبر باید تخلیه کنیم. آپارتمان فعلی نزدیک دانشگاه است اما هم  مجتمع خیلی قدیمی است و هر روز یکجایش خراب می شود هم خود آپارتمان برایمان کوچک است و محیطش را هم دوست ندارم. چون نزدیک مرکز شهر است هر روز خبر شوتینگ و دزدی می رسد. هرچه منطقه بهتر اجاره ها هم بالاتر و تفاوت ماهانه ی اجاره مان یک دفعه سیصد چهارصد دلار می شود که خوب چاره ای نیست. آپارتمان دو خوابه گرانتر است. برای شش ماه اول که من هنوز کلاسهای دانشگاهم برقرار است تصمیم گرفتیم همچنان نزدیک بمانیم اما سال بعد که من همه اش بیمارستان کارورزی دارم می توانیم جابجا شویم منطقه ی فارسی زبانها که دستمان برای مهد کودک بازتر است. 

میان این همه شلوغی، هنوز اسمی برای پسرک پیدا نکردیم. هیچ اسمی به دلم نمی نشیند. صدرا هم دیگر دوست ندارم  خصوصا که تازگیها متوجه شدم یکی که اصلا ازش خوشم نمی آید اسم پسرش را صدرا گذاشته. نه اسم فارسی نه بین المللی هیچی به دلم نمی نشیند. خلاصه اینکه فعلا ذهنم مشغول است و راه به جایی نمی برد.

نظرات 11 + ارسال نظر
بهار شیراز سه‌شنبه 25 آذر 1399 ساعت 02:45

کیسان
سروش
ببین اینا رو دوست داری

سروش رو دوست دارم اما همسرجان به دلایلی اصلا موافق نیس گویا مرتبط میشه با شخصیتی که دوست نداره یا چیزی شبیهش. یکی از سختیهای کار ما اینه که اسمها تو فرهنگی که همسر جان بوده ممکنه کلا معنا یا مفهوم دیگه ای داشته باشه و برای من هم همینطور. نه در معنای لغوی لزوما، بیشتر کاربرد اجتماعی اسم و برداشت شخصی

مینو چهارشنبه 19 آذر 1399 ساعت 02:27 http://Minoog1382.blogfa.com

مبارکت باشه خریدها
یادخودمون افتادم وکتابی که خریدیم بعدازتولدپسرک برای اسم
من‌سه چهارماه اول خبرنداشتم باردارم بعدش هم هردفعه دکترمیگفت دفعه بعدسونوی جنست...یه ماهم پسرک زودتراومداین شدکه جنسیتش بعدتولدمشخص شد
الان که فکرمیکنم میبینم عجب عتیقه ای بودیم مایعنی من وهمسرم

چه جالب، پس فقط ما نیستیم که سر اسم این‌ همه مشکلات داریم

ترنج سه‌شنبه 18 آذر 1399 ساعت 17:56 http://khoor-shid.blogsky.com

همسر من میگفت اگر پسر شدبگذاریم ساتیار. ساتیار شاه اسم یک گزارشگر هاکی هست که اصالتا ایرانیه. همسر هم که عاشق هاکی

نشنیده بودم ساتیار رو. نگاه کردم آره انگار از اسمهای سردارای قدیم پارسه

لاندا یکشنبه 16 آذر 1399 ساعت 01:44 http://dailyevents.blogsky.com/

چقدر خوب که خریداش انجام شد. من تو ماه پنج هستم، ولی خب تا این لحظه یه سوزن هم براش نخریدم. فعلا هم که تو ایران همه فروشگاه ها بسته هستن.
میتونم ازتون بخوام لینک صندلی ماشین و کالسکه رو بذارید؟ اینجا که همه مدلها نیست، ولی گفتم اگه باشه، چیزی که شما تحقیق کردید رو هم ببینم. چون خودم هیچ ایده ای ندارم چی باید بگیرم.
اسم هم خیلی سخته. شما جلوتر از ما هستین، ولی ما هم تا این لحظه هیییییچ اسمی پیدا نکردیم. البته نینی ما دختره. ولی خیلی سخته انتخاب اسمی که یک عمر ازش پشیمون نشیم.
یه پیجی توی اینستا هست که مشاوره میده برای اسم. کلی اسم میفرسته و هی باهات بالاپایینش می کنه. من تازه درخواست دادم، اگه خواستی میتونم بهت معرفیش کنم.

سلام لاندای عزیز.من برند chicco گرفتم. صندلی ماشینش انگار خیلی کار درسته اما کالسکه اش چیز خاصی نداره خیلی معمولیه البته اونم تصمیم خودمون بود که خیلی خرج نکنیم وگرنه مارک babyjogging از نظر چرخ و طول عمر خیلی بیشتر طرفدار داره. پیجش رو برام بفرست یه نگاهی بندازم ضرر نداره، مرسی

مهتا چهارشنبه 12 آذر 1399 ساعت 03:34

سلام صحرا جون
من الان ذهنم درگیر اسم شده ;-)
بزار سعید خارجیش میشه ساعد
یا پارسا ،آیهان، میلاد ، آراد ، یوسف فکر کنم میشه ژوزف ،سورنا
اینا رو همش انگلیسی تلفظ کردم ببینم خوبه :-) حالا مثل این مامانای خوب اونقدر اسما رو تکرار کن تا یکیش به دلت بشینه

سلام مهتای عزیز، مرسی برای پیشنهادای خوبت

محدثه شنبه 8 آذر 1399 ساعت 22:17

چه خوب که تونستی تو حراج خریدهات بکنی... خونه خوب و دلباز نعمتیه، که امیدوارم در چشم انداز نزدیک بهش دسترسی پیدا کنی..اسم هم زیاده... فقط باید به دل مامانش بشینه

اسم پیدا کردن شده سختترین کار دنیا

تیلوتیلو شنبه 8 آذر 1399 ساعت 14:57

سلام ۵زیزدلم
مبارکتون باشه خریدای بینظیر
انشاله با دل خوش استفاده کنید
یه اسم خوشگل انتخاب کن که بیصبرانه منتظر اومدن گل پسر هستبم

مرسی گندم جان

الی شنبه 8 آذر 1399 ساعت 12:19 https://elimehr.blogsky.com

امیدوارم پسرت به سلامتی به دنیا بیاد برات آرامش و شادی بیشتر به ارمغان بیاره
قطعا یه اسم خوب براش پیدا میکنی

مرسی الی عزیزم، دعا کن یه اسم خوب به دلم بشینه

Baran شنبه 8 آذر 1399 ساعت 10:32

سلام بر شما بلامیسرانِ راه دورام
خرید ها تون مبارک باشه جان قوربان
من هم محیط و درو دیوار های خانه برایم مهم است.چندی پیش قرار بود به اپارتمان نقل مکان کنیم.وقتی وارد کوچه اش شدم.حس خوبی نداشتم.همین طور حیاط و پاگرد و
حال و پذیرایی و آشپزخانه و
اطاق خواب ها وسرویش بهداشتی.عین دوپا قرض گرفته ها،از خونه زدم بیرون
شکر خدا.با همه ی درب داعانی اینجا،تا اطلاع ثانوی ماندگاریم.
واما اسم.
قربان ذهن شلوغ تونفعلن به خودتون استراحت بدید.شاید مثال خیلی از مامان ها،آن زمانی که اول بار نی نی شونو به آغوش گرفتن و سیر سیرش می کنند.نام مبارکش را انتخاب کنید
دیدین؟بعضی ها؟ اسم شون مثل کت شلوار بلوبکبهشون میاد
الهی که توام سلامتی و دلخوشی شما و گل پسر و آقای پدرش؛اسم گلش به اش بیاد

اینجا آپارتمانها خیلی شبیه همه و چیزی که من دوست ندارم آشپزخونه های کوچیک و تنگشونه، دوست دارم این دفعه یه جایی پیدا کنیم که یه کوچولو بزرگتر باشه اما تا حالا که هرچی دیدیم یه مدله
ما یه مدت بیخیال اسم شدیم گفتیم دوباره برمیگردیم سرش ذهنمون باز میشه، الان که برگشتیم میبینیم حتی سختگیرتر شدیم دعا کن باران جان که اسم شایسته ای انتخاب کنیم

taraaaneh شنبه 8 آذر 1399 ساعت 09:44 http://taraaaneh.blogsky.com

مبارک باشه . صندلی ماشین و کالسکه خیلی مهمه که امن وبادوام باشه.
Aiden چطوره؟اگر اصرار داشته باشی که معادل فارسی داشته باشه میشه آیدین
کیان و رایان رو دانیال رو هم که حتما فکرش رو کردی. البته اشکالشون اینه که خیلی زیادن.

موافقم ترانه جان، منم صدتا مدل رو بالا پایین کردم آخرشم گفتم یکم گرونتر اما خیالم راحته که در حد خودم ایمنی رو رعایت کردم.
رایان رو زیاد بهش فکر کردم هم ‌معنیش خوبه هم اینجا کاربردیه، نمیدونم. کیان نه، دانیال هم که همه ی اطرافیانم یه دونه دارن. آیدین رو همسرجان نمیپسنده هرچند Aiden قشنگ و خوش صداست. مرسی از پیشنهادات ترانه جان، به قول باران شایدم لحظه ی تولد اسمش تو ذهنم یهو اومد اما من میدونم که نمیتونم صبر کنم تا اسمه خودش بیاد

ابانا شنبه 8 آذر 1399 ساعت 09:15 http://med84.blogfa.com

سلام صحرا حان.... خوبی؟؟ خیلی وقته ازت خبر ندارم ولی چقد از پیامت خوشحال شدم و چقدر از خبر پسرکت خوشحال تر! امیدوارم بسلامتی و تن درستی کودکت به دنیا بیاد... خیلی مواظب خودت باش.

قربانت آبانای عزیز. مرسی از آرزوهای خوبت، خوشحالم که کم و بیش می نویسی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد