نه به چند وقت پیش که نگران حس نکردن حرکت پسرک بودم و نه به الان که پسرک لحظه ای آرام نمی گیرد و لگدهایش گاهی آنقدر واضح است که همسر جان هم به راحتی می تواند حسش کند. سه ماهه ی دوم هم به سلامتی دارد تمام می شود و ثلث این ماجراباقی مانده. خریدهایم فعلا معلق مانده، باید به خودم قول بدهم بعد از امتحان جمعه خرده ریزه ها را کاملا  بخرم و از لیستم خط بزنم. وزنم زیاد شده و دیگر به قول خواهر همسرجان که تصویری حرف می زدیم شبیه مامانها شدم. این روزها تلاشم بیشتر شده و روحیه ی بهتری دارم. از آن حالت گیر دادن و غر زدن بیرون آمدم و هورمونها فعلا روی خوشم را به همه ‌نشان‌ می دهد. فعلا همین ها را داشتم تا بنویسم. وبلاگهایتان را می خوانم خاموش، مراقب خودتان باشید :)

نظرات 5 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 22 مهر 1399 ساعت 02:04

قربون شلنگ تخته زدنت بشم.صدرا جووونم
خدایا شرکت.الهی شکر

عزیزم‌

هاتف دوشنبه 21 مهر 1399 ساعت 07:44 http://hatefblog.ir

سلام صحرا جان
مواظب نی نی که هستی پس تاکید نمی کنم :)
حواست به ولیعهد هست. ببخشید اگر خاموش می‌خونی میدونی که درگیر چالشم و الان وقت آزادی پیدا کردم که بیام وبلاگ دوستان رو بخونم .
امیدوارم ولیعهد هم سالم و سلامت به دنیا بیاد

سلام، آره دیدم سرت شلوغه، کلی هم شرکت کننده
مراقب هم هستم، ممنون برای آرزوهای خوبت

محدثه یکشنبه 20 مهر 1399 ساعت 13:05

وای از نی نی تو دلی... واییییی از حس خوب تکوناش....

وای از وول زدنهای شبانه و خواب از چشم مادر ربودن

بهار شیراز یکشنبه 20 مهر 1399 ساعت 04:14

دامادم رو زود بزرگ کن بده لطفا

پرنسس نترشه

پرنسس همیشه خاطرخواهاشو داره تو هر شرایطی

taraaaneh چهارشنبه 16 مهر 1399 ساعت 17:48 http://taraaaneh.blogsky.com

خوبه که روحیه بهتری داری. مواظب خودت و نی نی باش.

مرسی ترانه جان. شما هم مراقب خودتون باشید

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد