امروز در داروخانه دو خانم یکی جو ان و دیگری مسن، گفتند دستهای زیبایی دارم! عجیب است که این را از دو نفر در یک روز بشنوی. سابقا در خوابگاه هم اتاقی دوستم طور دیگری تعریف کرده بود "چه دستهای س..سی داری!" و دوست موسیقیدانم گفته بود نوازنده ی خوبی می شدم. دریغ که انگشتهای کشیده ام تا به حال هیچ سازی را لمس نکرده اند.
سلام
هنوز هم دیر نیست برای لمس کردن ساز و نواختن !
سلام. بله هیچ وقت دیر نیست...
بانوی دست زیبا نمیخوای پست جدید بزاری
گذاشتم
صحرا جان امیدوارم هر روز موفق تر باشی و هر وقت دوست داشتی یه نی نی سالم داشته باشی...خوشحالم که میخونمت...
ممنونم محدثه جان که وبلاگم را خوندی. خوش اومدی
سلام خانوم خوبی کاش یه عکس ازدستات میزاشتی
وسوسه شدم دستات رو ببینم
دستام تو دست یاره
بامزه
آره خیلی
سلام و عرض ارادت؛صحرا بانوی بلامیسررر
این پست تون برام یادآورِ پست" لبخند" تون بود
به قول ما گیلک ها؛تى جوانِ دسِ قُربان بشم
واینکه؛راجب هم اتاقی شما؛اگه هم ولایتی من بود؛من دیگه عرضی ندارم واقعا
باران عزیز، آره کلی خندیدم از این یادآوری دستهای خاک بر سری
و آن دوستی که این را گفت راستش شمالی بود
یادم نمیاد کدام ولایت ولی از همان همسایه های شما بود
داری دیگه
چه خبرا خانم دکتر...روبراهی؟
سلام بر بهار عزیزم.
روبراهم خانم فقط مشغله های ورود به دانشگاه انقدر زیاد شده که از خیلی چیزها فاکتور گرفتم از جمله آشپزی 
همسر جان همه جوره کاور میکنه تا من به ددلاینها برسم
سلام عزیزدلم
چقدر کم پیدا شدی
چقدر کم مینویسی
الهی که شاد و خوشبخت باشی
دستهای زیبا فقط ماله نوازندگی نیست که ... کلی کار زیبا میشه باهاشون کرد
اگه ساز به اون معنا را لمس نکردی ولی با همین دستها ساز زندگی را کوک میکنی و برای آقای همسر بهترین موسیقی ها را مینوازی
سلام گندم جانم. تو رو هر روز میخونم. آمار تمام خیال بافهات رو هم دارم
فقط فرصت نوشتن و گاهی کلماتش نیستند.
راستش من به دستهای شفابخش فکر میکردم