می دانید بعضی وقتها خوشحالم که با آمدنمان به آمریکا از همه چیز دور شده ام. از دور زدنهای بیخودی، از آدمهایی که هر کدام در حباب خیالی شان زندگی می کردند، از بی ثباتی اوضاع اقتصادی گرفته تا ناامنی و جنگ و انتحار. نه وقتی که در ایران بودم و نه ایام کوتاهی که در افغانستان گذراندم، برای من هیچ چیز حالت دائمی نداشت. حتی قبل از ازدواجم و اینکه بدانم قرار است راهی ینگه ی دنیا شوم هم همیشه می دانستم در آن دیار ماندنی نیستم. حالا بماند که فکر می کنم اینجا هم قرار نیست تا پایان عمرم بمانم. حس مسافری را دارم که برای توشه و آذوقه مدتی اسکان می گیرد و دوباره بار سفر را می بندد. برای من سکون برابر رکود است.
چه حس خوبی هست وقتی غریبه ها از ادم تعریف میکنن
یا ویژگی های مثبتی که داریم بهشون توجه نکردیم رو به چشممون میارن
آره دقیقا. یه آن لبخند میاد رو لبت واسه چیزی که انتظارشو نداشتی
سلام دوستان عزیز
دیشب زلزله 4و6 دهم ریشتری مارو آواره کوچه و خیابان کرد
هم اکنون نیز زیرچادرو درسرما هستیم
خداوکیلی بکمک فوری شما نیازمندیم
ارادتمند همه ی شما هستم
6273811094645444 بنام یدالله ویسمرادی(هنرمند)
سلام. صحرا جون حالت خوبه وقتی این همه مدت نیستی یعنی روزهای پرمشغله ای داری
برات کلی انرژی مثبت میفرستم عزیزم زود بیا واز خودت خبر بده
سلام مهتا جان. چیزی فراتر از مشغله. حالا میام تعریف میکنم. ممنون از احوالپرسیت
سفر خوبه
سفر باعث بالندگی آدم میشه
همینطوره. بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
وای چه روزگاریست
که جام می ما خالی شده
وپرشده از دستهای آلوده
.....................
سلام وخداقوت [سبز][گل]
مسافر بودن خوبه...جاده و رفتن....ریشه ها را جای دیگر باید دواند..
سلام سایه ی عزیز. خوش برگشتی.
ریشه دواندن خوبه اما انگار هنوز به بلوغش نرسیدم
سایه سلام میکند!
سلام سایه جان. خونه ی جدید گرفتی؟