برگشتم. من اینجا و آقای همسر آنجا. زندگی عجیب و غریب ما، دور از هم برای هم! فکر نمی کنم زودتر از شش ماه دیگر بتوانیم همدیگر را ببینیم. این هم یک مدل زندگی کردن است دیگر...
نظرات 3 + ارسال نظر
سارای قصه چهارشنبه 17 شهریور 1395 ساعت 00:31 http://ghese83.blogsky.com

سلام
عزیز دلمممم..میگذره به امید خدا..هرچند دوری سختی خودشو داره..اما شرینی هاشم کم نیستاین فراق عاشقانه..الهی انقدر خوب باشه که یه عمر با لذت مزه اش کنید و یاد..
الهی یه عمر خوشبخت و سعادتمند در کنار هم صحرا جانم

سلام سارا جانم. دعاهاتو خیلی دوست دارم. حس میکنم مستقیم در حقم مستجاب میشن‌.

بهار شیراز دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 08:10

این دوری هم شیرینی خاص خودش را دارد... چرا برامون بیشتر نمی نویسی از خاطراتت بانو جانم

چشم، سر فرصت مینویسم بهار بانو

تیلوتیلو دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 07:59 http://meslehichkass.blogsky.com/

اخیش
عزیزم
سخته برات؟
اما یه عاشقانه ی تازه را تجربه میکنی
امیدوارم هرجا هستین خوشبخت باشین

فدای دل مهربونت گندم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد