عجیب و غریب

دنیا همین است؟ به همین سادگی؟ یکی می رود و دیگری می آید می نشیند سرجایش؟ یکی که بی خبر می گذارد و می رود و آب می شود در دل زمین و انگار هرگز وجود نداشته و دیگری بی خبر می آید و چنان بودنش را ثابت می کند که گویی از ازل به تو زل زده . عجیب است اما این روزها با اینکه هنوز آهنگ های قدیمی ام رادر پیاده روی صبح هایم گوش می دهم دیگر به آقای سابقا عاشق فکر نمی کنم. تصویر آقای خاستگار می آید می نشیند توی ذهنم و جم نمی خورد. عجیبتر آنکه همراه تصویرش لبهایم را  منحنی می کند و نیامده لبخند می نشاند گوشه صورتم. آقای خاستگار زیادی خوب است، آنقدر که دیگر نیاز نیست بدی ها و کمبودها راسانسور کنم و به روی خودم و دیگران نیاورم. گاهی به خودم و تشخیصم مشکوک می شوم. نکند من دوباره اسیر خوش بینی افراطی شدم یا که احساس بر عقل پیشی گرفته. اما نه، همه چیز زیادی سر جای خودش است! و من این هفته باید بروم اعلام ورود کسی را بکنم که خیلی خوب است! برایش شرح دادم که موقعیت سختی است و او قول داد اگر اعتماد کنم ناامیدم نخواهد کرد. 
بعدا نوشت: خواب آقای سابقا عاشق را دیدم. برگشته بود، خیلی غمگین بود، حتی گریه هم کرد. برنگشته بود که بماند، آمده بود یادگاری بدهد و برود...استرس وحشتناکی دارم، انگار که قبلم بخواهد از دهانم بیرون بریزد. دیشب به سختی خوابم برد و صبح از وقتی بیدار شدم تپش قلب دارم. باید خودم را آرام کنم...
نظرات 3 + ارسال نظر
سایه سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1395 ساعت 01:38 http://ghese83.blogsky.com

الهی شکر صحرا جان..
با خوندن تیتر و کلمات اولت هول کردم دختر

مرسی سایه عزیزم. حالا مونده تا هل کردنهای واقعی
برام دعا کن عزیزم

آنا یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 11:06 http://aamiin.blogsky.com

چقدر خوب که آقای خواستگار این قدر خوب است. امیدوارم خوب پیش برود همه چیز.

من هم امیدوارم آنا

تیلوتیلو یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 08:17 http://meslehichkass.blogsky.com/

خدا را شکر میکنم
دیدن حال خوب این روزهات خوشحالم میکنه
الهی که همه چیز به خوبی پیش بره
من که دعاگویت هستم

آره دعام کن. به دعا بیشتر از هرچیز دیگه ای نیاز دارم گندم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد