کار جدید، شهر جدید

بیشتر از دو هفته است که زندگی توی شهر جدید را شروع کردم. شهر خوش آب و هوایی است برای تابستان. چند روزی بارندگی شدید داشتیم و امروز هوا عالی بود. خانه ی ما در محله ی تاریخی شیکاگو قرار دارد. کلی خانه های قدیمی با نماکاری ستون و تاج. بعضی مجتمعهای آپارتمانی مثل قصر هستند با همان ستون‌های بلند و قلعه های سر به فلک کشیده. جلوی اکثر خانه ها و آپارتمان ها گلکاری و گلدان کار شده و کوچه ها و خیابان ها مسیر مخصوص دوچرخه سواری دارند. من با شاتل یا همان سرویس دانشگاه/بیمارستان رفت و آمد می کنم. وقتهایی که حوصله اش باشد پیاده روی می کنم مثل خیلی از دانشجوها که ترجیح می دهند مسیر را پیاده بروند تا برای سرویس صبر کنند. آپارتمان ما نبش خیابان اصلی قرار دارد و کنارش یک هتل پر رفت و آمد است. همه چیز نزدیکمان است از سوپرمارکت و داروخانه گرفته تا پارک و ساحل. از خانه مان تا ساحل نیم ساعتی پیاده راه است. دریاچه میشیگان چیزی شبیه دریای خزر ایران است که ساحل قشنگی دارد اما به اقیانوس وصل نیست. پسرک عاشق بازی کردن با شن‌ها و دنبال کردن امواج دریاست. خانه ای که اجاره کردیم بزرگ و فضادار است. اتاق خواب اصلیش دلباز است و پنجره بزرگ رو به خیابان اصلی دارد. ما طبقه ی دوم هستیم و دید خوبی به همه جا داریم. برای ما که از روی عکس و ویدئو خانه را پسند کردیم همه چی عالی به نظر می آمد تاوقتی که پایمان را داخل خانه گذاشتیم. همین که روی کفپوش چوبی قدم گذاشتیم صدای غیژغیژ چوب‌ها بلند شد. خانه ی قدیمی همین است دیگر، بدترین قسمتش وقتی است که نصفه شب بیدار می شوی بری دستشویی همه ی اهل خانه باخبر می شوند‌‌. هفته ی اول واقعا روی اعصاب بود اما دیگر کم کم عادت کردیم‌‌، حتی پسرک که اوایل برایش غیرطبیعی و کمی ترسناک بود بعد از اینکه برایش توضیح دادیم و البته گذر زمان، دیگر واکنشی به صدا نشان نمی دهد. خانه ی قبلیمان نزدیک فرودگاه بود و ما به صدای نه چندان گوش نواز پرواز و فرود هواپیما عادت کردیم این که در مقایسه با آن قابل تحمل‌تر است. از من به شما نصیحت هیچ خانه ای را ندیده اجاره نکنید. البته که موقعیت آپارتمانمان خوب است، یک پارک کوچک توی کوچه ی کنارمان است و پارک بزرگتری هم بالاتر از خانه مان است. یک ساندویچی حلال هم توی خیابانمان هست که خیلی به کارمان می آید وقتی فرصت آشپزی نداریم. خود آپارتمان ماشین لباسشویی و خشک کن دارد که شاید باور نکنید توی این محله ی قدیمی یک امتیاز بزرگ است و پارکینگ به نسبت خانه های دیگر آنقدر گران نیست. خلاصه اینکه منهای صدای کفپوش خانه، اوضاع خوب است. بعدا یک پست جدا در مورد بیمارستان و رزیدنسی و تجربه ام می نویسم‌. 

نظرات 6 + ارسال نظر
Baran جمعه 12 مرداد 1403 ساعت 11:31

به به-به سلامتی و
مبارکیدر پناه خدا همیشه سلامت و موفق باشید

ممنونم باران عزیزم

پگاه سه‌شنبه 2 مرداد 1403 ساعت 10:06

سلام، این میزان پیشرفت تحسین برانگیزه. موفق باشین.
یک سوال اگر دوست نداشتید اصلا منتشر نکنید. آیا مشکلی با همسرتان پیش نمی‌آید چون بنظر شما خیلی دارید پیشرفت میکنید و از نظر کاری در دو سطح مختلف هستید.

سلام پگاه جان، مشکل خاصی نیس من و همسر توافق کردیم که یکی درس بخونه و اون یکی حمایت کنه، برای منی که بلندپرواز هستم و انگیزه ی بیشتری دارم راحتتر بود درس رو ادامه بدم و حمایت همسر نقش مهمی توی موفقیتم داشته خصوصا که اکثر کارهای خونه مثل خرید و نگه داری بچه به عهده ی همسر هست‌

مهتا سه‌شنبه 2 مرداد 1403 ساعت 06:26

سلام صحرا جان کار جدید و شهر جدید مبارکتون باشه معلومه خونه ی خوبی اجاره کردی حالا جدا از اون قیژ قیژ چوب
داروخونه و سوپر مارکت خیلی مهمه که نزدیک خونه باشه
منتظر پست جدیدتم هستیم

سلام مهتا جان، موقعیتش خوبه ولی صدای قیژ قیژ هنوز برام عادی نشده

رویا شنبه 30 تیر 1403 ساعت 06:41

سلام نمیدونم وقت میکنی یا نه ولی من دوست دارم زود زود بنویسی و از احوالاتت باخبرمون کنی خانواده کوچیکتون رو دوست دارم دوست دارم از آمریکا هم بگی از شرایط زندگی برامون بنویس من از نوشته هات حس خوب میگیرم کاش دوست صمیمی من بودی من کلی فکر تو ذهنم میگذرن ولی اصلا انگیزه انجامشونو پیدا نمیکنم از نوشته هات فهمیدم دختر با ایمان و پرتلاشی هستی

سلام رویا جان، تلاش میکنم بیشتر بنویسم، ممنون که میخونی

زهره جمعه 29 تیر 1403 ساعت 06:15

سلام. خانه نو مبارک انشالله توی شهر جدید هم مسیر موفقیت را طی کنی

ممنونم زهره جان

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 28 تیر 1403 ساعت 06:04 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
شهر نو و خانه نو مبارک
امیدوارم خاطرات خوشی از این شهر و از این خانه پیدا کنید.
فقط نفهمیدم چرا توصیه کردین که خانه را ندیده اجاره کنیم؟

سلام آقای دکتر، ممنونم
درستش کردم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد